بهمن برای من ماه کمکتابی بود. ساعتهای زیادی رو سرِ کار بودم و فرصت برام باقی نمیموند. زندگی همینطوریه. همیشه قرار نیست همه چیز بدون مشکل و بیدغدغه پیش بره. مهم اینه که ما سعی کنیم تا جایی که میشه خواستههای خودمون رو از روزهایی که میگذرن برداشت کنیم. بریم سراغ کتابهای بهمنماه:
مردی به نام اُوه – نوشتهٔ فردریک بکمن، نشر نون

اُوه یک پیرمرد درونگرا و کمحرف و پرتلاشه که همهٔ عمرش با مسئولیتپذیری و درستکاری کارهایی که بهش مربوط میشده رو انجام داده. روی ماشین و استانداردهای زندگیش تعصب داره، با آدمها به سختی ارتباط برقرار میکنه. ولی این باعث نمیشه که شخصیت جذاب و دوستداشتنیِ داستان نباشه. اُوه سختیهای زیادی رو تحمل کرده و با چالشهای زیادی دست در گریبانه. داستان روند غمناکی داره اما به نظر من شیرینیِ شخصیتش تلخی داستان رو تعدیل میکنه. فیلم مردی به نام اُوه در سال ۲۰۱۵ بر اساس داستان همین کتاب ساخته شده که البته من هنوز فرصت نکردم ببینمش.
بهترین سال زندگیِ تو – دارن هاردی، نشر نگاه نوین

متاسفانه اصلا نظر مثبتی نسبت به این کتاب ندارم و نگاهم رو حتا نسبت به دارن هاردی تغییر داد. به نظرم برخلاف «اثر مرکب» که ماه گذشته در موردش نوشتم، این کتاب، هیچ حرف تازهای برای گفتن نداشت. این کتاب پر شده از نقل قولهای تکراری و همیشگی که توی هر کتاب دیگهای میشه خوند و در صفحات مختلف از شما میخواد چیزهایی رو بنویسید و تمرینهایی رو حل کنید. حتا در من این حس رو ایجاد نکرد که این کتاب رو تمام کنم و همینطور گذرا بهش سر میزنم و گاهی ازش چند صفحهای رو میخونم برای اینکه دوست ندارم کتاب ناتمام باقی بمونه. اگر بعد از تمام شدن کتاب نظرم تغییر کرد حتما همینجا در موردش مینویسم. ولی در حال حاضر به نظرم هیچ حرف جدیدی برای گفتن نداره.